loading...
سيب كده
علي بازدید : 5 چهارشنبه 30 مرداد 1392 نظرات (0)

سم الله الرحمن الرحیم

یکی از اختلافی ترین مسائلی که بین شیعه و سنی وجود دارد جریان شهادت حضرت زهرا(س) می باشد

که شیعه معتقد است

تنها پس از سه روز از فوت حضرت رسول به در خانه حضرت زهرا(س) رفتند و برای گرفتن بیعت برای خلیفه اول به خانه دختر پیامبر هجوم آوردند و به آتش کشیده شد و بر اثر آن حمله وحشیانه حضرت زهرا(س) آسیب دید و بر اثر همان جراحات به شهادت رسیدند .

در طرف مقابل بسیاری از اهل سنت

به هیج عنوان زیر بار قبول این فاجعه توسط خلفا خود نمی روند چرا که این جسارت به شخصیتی مثل حضرت زهرا (س) که بسیار مورد احترام پیامبر و دارای بسیار فضائل که خود کتب اهل سنت بدان اقرار دارند بسیار برایشان سنگین تمام می شود.

تفکر سنی : چگونه می شود به حضرت زهرا(س) جسارت شود و در مقابل حضرت علی که در شجاعت سر لوحه عرب است ساکت بماند و هیچ حرکتی نکند این با غیرتی که از حضرت علی سراغ داریم سازگار نیست؟

واما جواب آن:

تفکر شیعه :وقوع چنین فاجعه ای که به واقع انسان را مبهوت می گذارد بسیار سخت و سنگین است حتی برای شیعه ، که تنها پس از سه روز از فوت پیامبر توطئها و اختلافات به این حد برسد که خانه برادر و دختر پیامبر به آتش کشیده شود .

لذا نباید جریان را تنها محدود به همان کودتا بعد از فوت پیامبر بدانیم که توضیحات آن در مطلب سقیفه بنی ساعده آمده است ،

بلکه تهیه آتش درب خانه وحی از گذشته در حال آماده سازی بوده است ،

گذشته ای که عده ای برای رسیدن به خلافت از همان سالهایی که خود پیامبر زنده بود به کار شکنی(مثل جریان صلح حدیبیه ، ماجرای غدیر و لشگرکشی سپاه اسامه)

و تنها گذاشتن پیامبر(مثل جنگ احد و هنگام تدفین ایشان)

و بی احترامی به خود پیامبر (مثل مصیبت روز پنج شنبه که هنگام وصیت کردن پیامبر بود)

اقدام کرده بودند و تلاشها و نقشهای بسیاری برای رسیدن خود به جانشینی پیامبر انجام داده بودند .

 

حال برادران اهل سنت که مدعی هستند ا صلا این واقعه اتفاق نیفتاده است

 

به بررسی بخشی از اسنادی که در کتب خود اهل سنت میباشد می پردازیم :

 

ماجرای بیعت به اجبار گرفتن برای خلیفه اول از اهل خانه حضرت فاطمه (س) که عده ای (مثل سلمان ، ابوذر ، زبیر و ... )در آن برای مخالفت و عدم بیعت کردن با خلیفه نا حق جمع شده بودند را تمام تواریخ نقل کرده اند

و در اصل آن هیچ شکی نیست

و این که خلیفه دوم بر درب خانه هیزم آورد و تهدید به آتش زدن کرد ، تا این قسمت داستان را همه اهل سنت قبول دارند

و اگر هم سنی پیدا شد که این ماجرا را قبول نکرد در جاهل بودن او به مکتبش هیچ شکی نکنید .

از جمله روایتهای آمده از علمای برجسته اهل سنت:

1- ابن أبي شيبه در المصنف ، ج8 ، ص 572 می گوید :

هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت كردند ، على و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند ، و اين مطلب به عمر بن خطاب رسيد . او به خانه فاطمه آمد ، و گفت : اى دختر رسول خدا ! محبوب ترين فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو !!! ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند .

اين جمله را گفت و بيرون رفت ، وقتى على (عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند ، دخت گرامى پيامبربه على (عليهم السلام) و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود ، خانه را بر شماها بسوزاند ، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد.

2-علامه بلاذري در انساب الاشراف، بلاذرى، ج1، ص586 می گوید :

ابو بکر به دنبال علي براي بيعت کردن فرستاد چون على(عليه السلام) از بيعت با ابوبكر سرپيچى كرد، ابوبكر به عمر دستور داد كه برود و او را بياورد ، عمر با شعله آتش به سوى خانه فاطمه(عليها السلام) رفت. فاطمه(عليها السلام)پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آيا تويى كه مى خواهى درِ خانه را بر من آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى! اين كار آنچه را كه پدرت آورده محكم تر مى سازد .

3-ابن قتيبه دينوري در الامامة والسياسة ، تحقيق الشيري - ج 1 - ص 30 می گوید :

ابي بکر به دنبال عده اي که حاضر نشده بودند با او بيعت کنند بود همان افرادي که نزد علي ( عليه السلام ) تجمع کرده بودند ، لذا عمر را به دنبال آنها فرستاد عمر سر رسيد آنان را صدا كرد، ولى آنها اعتنايى نكرده و از خانه خارج نشدند. عمر هيزم خواست و گفت: به همان خدايى كه جان عمر در دست اوست، سوگند ياد مى كنم كه بيرون بياييد و گرنه خانه را با كسانى كه در آن هستند آتش خواهم زد. به عمر گفتند: اى اباحفص! فاطمه(عليها السلام) در اين خانه است. عمر پاسخ داد: باشد!!

4-محمد بن جرير طبري در تاريخ الطبرى ، ج2 ،‌ ص443 می گوید :

عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى كشم مگر اينكه براى بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد در حالى كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد و شمشير از دستش افتاد، در اين موقع ديگران بر او هجوم آوردند و شمشير را از دست او گرفتند.

5-مسعودي شافعي در اثبات الوصية ، ص143 می گوید :

به او هجوم آورده و درب خانه او را آتش زدند و او را به زور از آن بيرون آوردند و سرور زنان را با در چنان فشار دادند که سبب سقط محسن گرديد .

 

و بسیاری از روایتهای دیگر که قطعی بودن این فاجعه را اثبات می کند که توسط علما مختلف اهل سنت در سنهای مختلف این جریان نقل شده است

 

که برای مطالعع بیشتر می توانید به کتاب الهجوم علی بیت الفاطمه به قلم عبدالزهراء مهدی که به برگردان آن به فارسی توسط محمد حسن غروی توسط انتشارات تک به چاپ رسیده است مراجعه نمایید

و یا به خانه وحي در زير تازيانه هاي هجوم

و اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها مراجعه نمایید.

 

حال این سوال را داریم از برادارن اهل سنت

که چگونه می شود شما که معتقدید صحابه دارای عدالت هستند عده ای از آنها بر اتفاقات افتاده اعتراض کنند و لازم باشد به زور از آنها بیعت گرفته شود .

 

اصلا چرا باید تهدید به آتش زدن شود خانه دختر پیامبر که قطعا جزو زنان بهشتی می باشد و شامل آیه تطهیر و هزاران فضایل دیگر ؟

 

آیا پسر صحاک نمی دانست که پیامبر فرموده است :

کسي جز خدا با اتش شکنجه نمي کند و نيز فرموده است با اتش جز خداي ان کسي عذاب نمي کند . صحيح بخاري ج1 ص 59

این سوال شاید پیش بیاید که اگر هجوم به خانه حضرت زهرا از قطعیات تاریخ است پس چرا صحیحین(بخاری و مسلم) از آن مطلبی نقل نکرده اند ؟

با توجه به اسنادی که از اهل سنت آورده شد هیچ شکی در اتفاق این ماجرا وجود ندارند

اما برخی از آنها آمده اند و در قضیه اشکال آورده اند که دومی تنها تهدید به آتش زدن خانه دختر پیامبر کرده است و اصلا این کار را انجام نداده است

و حضرت زهرا با خلفا رفتار بسیار خوبی داشت و از آنها راضی بود مثل کتاب عیانات که در همه جا اهل بیت و دختر پیامبر را حامی و پشتیبان خلفا معرفی می کند که از آنها بسیار راضی بود (مثل جریان فدک) و با آنها کمال همکاری را داشت و

حالا این رافضیها هستند که کاسه داغ تر از آش شده اند و این ماجرا اتفاق نیفتاده را برای خود بزرگ کرده اند .

این که چرا صحیحین مستقیم جریان آتش زدن درب خانه دختر پیامبر را بیان نکرده اند؟

پر واضح است که اگر این کار را می کردند کتابهای آنها نیز همانند بسیاری از کتب معتبر قبل از آنها از درجه اعتبار ساقط می شد و باید آنها روایاتی را جمع آوری می کردند که بیشترین خدمت را به اهل سنت و خلفا غاصب خود بکند نه جریاناتی را بیاورد که بر علیه انها باشد لذا از پرداختن مستقیم به آن صرف نظر کرده اند .

اما در عین حال از ظلمها و بی احترامیهای که شیخین نسبت به حضرت زهرا انجام داده اند مطالبی را آورده اند که نشان می دهد که

نه تنها بین آنها احترامی و همکاری نبوده است

بلکه حضرت زهرا دختر پیامبر که خشم او برابر خشم پیامبر است از دست آنها خشمگین ، عصبانی ، دلگیر و ناراحت و حتی قهر از آنها بوده است

که تنها به دو روایت در صحیحن(بخاری و مسلم) اشاره می کنم :

حضرت زهرا (س) در وصيتش به علي ، اجازه نداد تا خليفه اول و دوم به جنازه اش حاضر شوند و او را شبانه و پنهاني به خاک بسپارد او در همين عقب بود تا از دنيا برفت .

صحيح بخاري ج 3 ص 36 –صحيح مسلم ج 2 ص72


فاطمه (س)از ابوبکر ارث پدر خود را خواست و گفت که پيامبر (ص) از آنچه خدا به او ارزاني داشته در مدينه فدک و بازمانده خمس خيبر ، چيزهايي به او داده است . ابوبکر حاضر نشد که چيزي را به فاطمه پس بدهد . فاطمه (س) بر ابوبکر خشم گرفت ، با او قهر کرد و سخن نگفت تا از دنيا رفت . وي پس از پيامبر (ص) شش ماه زنده ماند . چون در گذشت ، شوهرش او را در شب به خاک سپرد و ابوبکر را آگاه نساخت ، خود بر او نماز خواند . علي (ع) تا زماني که زندگي فاطمه (س) در ميان مردم جايگاهي داشت ، چون فاطمه (س) در گذشت از مردم دلگير و ناراضي شد و ناگزير شد با ابوبکر آشتي و با او بيعت کند و پيش از آن در اين چند ماه بيعت نکرد .

صحيح بخاري ، جلد 5 ، ص 82 (باب غزوه خيبر)- صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 153 (کتاب الجهاد)

 

چگونه می شود دختر پیامبر با خلفا خوب باشد در حالی که

کتب معتبر خودتان این مطالب را نقل می کند که ایشان با خلفا قهر بود ،

آنقدر از دست آنها ناراحت و عصبانی بوده است که

اجازه نداده است برای مراسم تدفین خود شرکت کند

و حتی نماز بخوانند و قبر ایشان از دیگران مخفی بماند

 

و نشانه آن در این زمان قبر مخفی این بانو می باشد که خود سندی است برای مظلومیت حصرت علی و حقی که از ایشان غصب شد .

حال اگر یک غیر مسلمان بیاید و بگوید شما که در دین خود بسیار به دختر پیامبر خود احترام می گذارید و معتقدید که سوره ای از قرآن در حق او نازل شده است ،

اوست که سرور زنان عالمین است

(صحيح بخاري ج 4 ص 209 کتاب بدئ الخلق)

 

حال قبر او کجا است ؟ او که باید در بین شما احترام و جایگاه بالایی داشته باشد ؟ چه جوابی برای گفتن داریم .

 

حال با توجه به این حدیث متواتر که همه آن را نقل کرده اند :

هر کس بميرد و در گردنش بيعتي نباشد ، مرگش مرگ جاهليت است.

صحيح مسلم ج 6 ص22

 

این سوال را از اهل سنت داریم :

آیا حضرت فاطمه (س) در مرگ جاهلیت مرده است ؟

 

 

 
 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 30
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 32
  • بازدید کلی : 481